سطح بیرونی مروارید طبیعی و پرورشی، از ماده یكسانی تشكیل شده است كه تركیب شیمیایی آن شامل حدود ۹۰ درصد كربنات كلسیم و ۱۰ درصد آب و مواد آلی میباشد. غشای بیرونی مروارید،از بلورهای میكروسكوپی تشكیل شده كه كاملا در یك ردیف قرارگرفتهاند، بنابراین نور عبوری در طول محور یكی ازاین بلورها، توسط بلورهای دیگر منعكس و شكسته میشود و رنگینكمانی از نور و رنگ ایجاد میكند.
تفاوت مرواریدهای طبیعی و پرورشی
كلید تشخیص مرواریدهای طبیعی از پرورشی، تعیین ضخامت قشر مرواریدی ترشح شده به دور هسته اولیه است. برای سرعت بخشیدن به فرآیند تولید مرواریدهای پرورشی، هستههای جای داده شده در این مرواریدها، معمولا بزرگتر از قطعاتریزی هستند كه در مركز مرواریدهای طبیعی قرار دارند. اندازه و شكل مرواریدهای پرورشی نیز توسط اندازه، شكل و موقعیت هستههای جای داده شده، تعیین میگردد. اندازه، شكل و رنگ مرواریدهای طبیعیتوسط نوع ذره مزاحم، شرایط آب و تأمین غذا و مدت زمان حضور جسم خارجی در صدف تعیین میشود.
هراندازه كه مروارید درشتتر و گردتر باشد،كیفیت و دوام آن بیشتر خواهد بود. از دهه گذشته یا قبلتر از آن، پرورشدهندگان مروارید در كشور چین، روش تولید مروارید در آب شیرین را بهبود بخشیدهاند كه سبب تشكیل مرواریدهای مرغوبتر گردیده است. آنها با تغییر موقعیت صدفها در طول فرآیند رشد مروارید، شیوهای را برای گردشدگی بهتر و كاملتر آن ابداع كردهاند. در ضمن مرواریدهای طبیعی با واحد قیراط و مرواریدهای پرورشی برحسب اندازه آنها به میلیمتر فروخته میشوند
گونههای صدف مرواریدساز که در دنیا معروف هستند و در خلیج فارس پرورش مییابند، عبارتند از: صدف مرواریدساز محار یا کلنگ یا محار صغیر، صدف مرواریدساز محار، صدف مرواریدساز زنی، صدف مرواریدساز بالدار و صدف مروارید ساز محار کبیر یا لب سیاه.
محار کبیر یا لب سیاه
این صدفها در غرب استان هرمزگان واقع در جزایر لاوان، شتور، هندورابی، کیش، بندر نخیلو و بندر تبن (گاوبندی) و در شرق هرمزگان در جزایر لارک، قشم، هنگام و هرمز کمابیش وجود دارد. در استان بوشهر بنادر عسلویه (خلیج نایبند)، طاهری، اختر، تمبک و بندر کنگان در گذشته دور دارای زیستگاههای متعدد از صدفهای مرواریدساز بوده و متاسفانه به دلایل متعدد از بین رفته است.
زیستگاه این صدفها در اعماق ۵ تا ۱۵ متری آبهای اطراف لاوان، هندورابی و شتور و بندر نخیلو است اما گزارشهای موجود نشان میدهد که این صدفها در عمقهای ۸۰ – ۸۵ متری نیز میتوانند زندگی کنند و با شرایط مختلف محیطی خود را سازش بدهند.
صدف لب سیاه
صدفهای مرواریدساز لب سیاه بسترهای صخرهای و سنگی را ترجیح میدهند. باد، امواج و حرکت آب مواد دفعی را جابه جا میکند و مواد غذایی جدید را در دسترس صدفها قرار میدهد.سیلت، جریانهای دریایی، نور، درجه حرارت، شوری، اکسیژن محلول، PH، مواد غذایی و تولیدات اولیه، نقش قاطعی در تخم ریزی، نشست صدفچهها و رشد آنها، در بسترهای طبیعی و هم در مزارع پرورشی دارند. قیمت هر تن پوسته صدف در حدود ۸ هزار دلار است (Sims,1992) و به دلیل وزن قابل توجه عضله، این صدف از لحاظ خوراکی نیز مورد توجه است.
نحوه تولید مروارید
تولید مروارید تنها توسط صدف صورت می پذیرد اما گاهی برخی دیگر از نرم تنان، سنگ هایی را درون خود پرورش می دهند که این سنگ ها هم شباهت بسیار زیادی به مروارید دارند و نوع دیگری از مروارید محسوب می شوند.
که البته این مروارید ها دیگر خاصیت رنگین کمانی مروارید اصلی را ندارند؛
اما با این حال زیبایی آن ها نیز کم تر از مروارید اصلی نیست و این مرواریدهای غیر رنگین کمانی هم بسیار جذاب و دیدنی هستند.
در واقع زمانی که یک جسم خارجی درون یک صدف قرار می گیرد. صدف لایه هایی از بلور آراگونیت و کلسیت ویک ماده آلی در اطراف این جسم ایجاد می کند،
این لایه های هم مرکز به مرور زمان مروارید را ایجاد می کند.
مروارید اغلب به رنگ سفید است اما مرواریدهایی با رنگ های زرد، صورتی، سبز وآبی و قهوه ای نیز وجود دارند.
مروارید کشت شده در صدف حلزونی از ارزش بسیار زیادی برخوردار است و گرانبهاترین نوع مروارید به شمار می رود، زیرا تنها یک مورد از هر 10000 ملکه نرم تنان دارای صدف حلزونی است و مروارید تشکیل شده در این صدف حلزونی دارای رنگ صورتی است و بسیار جذاب و چشم نواز است و از قیمت بسیار زیادی نیز برخوردار است.
مروارید هم در آب های شور و هم در آب های شیرین یافت می شود و حتی می توان آن ها را به روش های مصنوعی مورد کشت قرار داد.
مروارید عموما به رنگ های سفید، کرم و یا رنگ طلایی یافت می شوند و اندازه آن ها از 9میلی متر تا 20میلی متر متغیر است.
طبقهبندی مروارید بر اساس کیفیت
مرواریدها بر اساس کیفیتشان طبقهبندی میشوند. آنها که بزرگتر، گردترو سیاهتر هستند ارزش بیشتری دارند.مرواریدهای سیاه با استفاده از الکهای مخصوصی جدا میشوند. بعضی از مرواریدها ممکن است ۱۶ تا ۱۸ میلیمتر قطر داشته باشند. بزرگترین مرواریدی که تاکنون شناخته شده ۲۱ میلیمتر قطر داشته است.یک شن کوچک یا سنگریزه به درون صدف میافتد. سپس به عنوان یک مکانیسم دفاعی، مادهای به نام نیکر به دور آن ترشح میشود.با این حال اگر چه در فرایند مصنوعی نیز از روش مشابهی استفاده میشود اما در کمال تعجب باید گفت: مرواریدهای طبیعی با این شیوه شکل نمیگیرند.در حالت طبیعی و بدون دخالت انسان تقریباً ورود سنگریزه به درون صدف غیرممکن است. صدف تکهای ژله مانند و شناور، درون پوسته آهکی نیست.بدن حیوان کاملاً به پوسته چسبیده است. و این بدان معنا است که شن یا سنگریزه به راحتی نمیتواند داخل آن شود. پس در حقیقت هیچ کس نمیداند مروارید طبیعی چطور شکل میگیرد. شاید مانند یک تومور سرطانی در لایه داخلی باشند که سپس در لایهای درخشان پوشیده شده و به مروارید تبدیل میشوند.اما این تنها یک فرضیه است و از آنجا که انسان برای تولید مروارید مصنوعی توانسته با روشی مشابه به نتایج سودآور دست یابد. انگیزهای برای محققان برای یافتن پاسخ این سئوال وجود ندارد.